معرف‌ترین غذاهای ایرانی،
سفری به دل طعم‌ها و تاریخ

لیست عنوان ها
  1. تاریخچه و جایگاه غذا در فرهنگ ایرانی
  2. خورشت‌ها: قلب تپنده‌ی سفره‌های ایرانی
  3. کباب‌ها: هنر طبخ گوشت و جشن طعم‌ها
  4. نان و خوراک‌های جانبی: پایه و تکمیل‌کننده سفره ایرانی

دیزی

تاریخچه و جایگاه غذا در فرهنگ ایرانی

ایرانیان از دیرباز به غذا نه فقط به‌عنوان یک نیاز جسمی، بلکه به‌عنوان بخشی از فرهنگ، سنت، آیین و حتی هویت نگاه می‌کردند. غذا در زندگی ایرانی، همیشه جایگاهی معنوی داشته و با مفاهیمی مثل مهمان‌نوازی، احترام به بزرگ‌ترها، شادی و حتی غم پیوند خورده است. در بسیاری از خانواده‌های سنتی، طبخ غذاهای خاص برای مناسبت‌هایی مثل نوروز، محرم، شب یلدا، عروسی‌ها یا حتی سوگواری‌ها، نشان از درهم‌تنیدگی عمیق فرهنگ با خوراک دارد. در گذشته، زنان خانه‌دار با وسواس و دقت، دستور غذاهای مادربزرگ‌ها را حفظ و اجرا می‌کردند. هر غذا نشان‌دهنده منطقه، زبان، اقلیم و سبک زندگی مردم آن ناحیه بوده است. مثلاً فسنجان در گیلان، آبگوشت در مناطق مرکزی، قیمه نثار در قزوین و دلمه در آذربایجان هرکدام ریشه در یک اقلیم و فرهنگ دارند. این غذاها مثل آثار هنری، قرن‌ها دست به دست شده‌اند تا به امروز رسیده‌اند. در آیین‌های باستانی ایران، غذا نقش مهمی داشته است. در سفره هفت‌سین، سمنو نماد قدرت و برکت است، و در مراسم مهرگان و سده، تهیه نان و غذاهای دسته‌جمعی مرسوم بوده. حتی در اشعار حافظ و سعدی، بارها به سفره، نان، شراب، گوشت، خورش و مهمانی اشاره شده که نشان می‌دهد غذا نه‌فقط یک نیاز، بلکه مفهومی فرهنگی و روحی بوده. با ورود اسلام، بسیاری از سنت‌های غذایی رنگ‌وبوی دینی گرفت؛ مانند اطعام فقرا در محرم، نذر غذا، یا افطار و سحری در رمضان. ایرانی‌ها همچنان با عشق غذا می‌پزند و معتقدند غذایی که با دل و نیت خوب پخته شود، طعمی متفاوت دارد. در فرهنگ ایرانی، غذا هم ابزار ارتباط است، هم ابراز محبت. غذا نشان می‌دهد چقدر برای مهمان یا اعضای خانواده ارزش قائلی. کسی که نان خود را با دیگری قسمت می‌کند، نماد بخشش و مهربانی است. در مراسم‌های سنتی، غذاهای مشخصی پخته می‌شود که فقط در همان موقعیت‌ها معنا دارند. مثلاً در شب یلدا، انار و هندوانه نماد شادی و زایش‌اند. در عروسی‌ها، زرشک‌پلو با مرغ و ته‌چین مرسوم است، در حالی که در مراسم مذهبی، آش نذری یا شله مشهدی بیشتر دیده می‌شود. یکی از نمادهای مهم سفره ایرانی، "سفره گسترده" است. ایرانی‌ها در گذشته سفره را روی زمین پهن می‌کردند و همه اعضای خانواده با هم غذا می‌خوردند. این شیوه‌ی نشستن، نماد برابری و هم‌نشینی بود و هنوز هم در برخی خانه‌ها یا مهمانی‌های سنتی حفظ شده است. در خانه‌های ایرانی، غذاهای روزانه هم اغلب با دقت و حوصله تهیه می‌شود. مادر خانواده سعی می‌کند غذایی تهیه کند که هم سالم باشد، هم مطابق ذائقه افراد خانه. این توجه به سلیقه دیگران، نشانه‌ای از عشق و احترام است. غذا در ادبیات شفاهی ایران هم جای دارد. ضرب‌المثل‌هایی مثل "نان کسی را خوردن"، "نمک‌گیر شدن"، "غذای مادربزرگ همیشه خوشمزه‌تر است" همگی نشان می‌دهند که غذا، جایگاهی فراتر از یک وعده روزانه دارد. در مهمانی‌های رسمی یا خانوادگی، تنوع غذاها نشانه‌ی کرامت میزبان است. در بسیاری از شهرهای ایران، اگر سر سفره تنها یک غذا باشد، به چشم بی‌احترامی به مهمان نگاه می‌شود. در برخی شهرها مانند کاشان یا یزد، مراسم‌هایی مثل "نذری شب جمعه"، یا "سفره ابوالفضل"، فرصت‌هایی برای همدلی، کمک به دیگران و طبخ غذا به‌صورت دسته‌جمعی هستند. طبخ غذاهای سنتی در مناسبت‌ها به انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر کمک می‌کند. وقتی مادر یا مادربزرگ در کنار دختر و نوه‌اش کوفته یا آش رشته درست می‌کند، در واقع در حال آموزش فرهنگ و تاریخ خانوادگی است. غذاهای ایرانی معمولاً به‌صورت ترکیبی از چند مزه طراحی می‌شوند: مثلاً هم شیرینی دارند، هم کمی ترشی، هم ادویه. این تعادل طعمی، بازتابی از شخصیت اجتماعی ایرانی‌هاست؛ میانه‌رو، متعادل، صبور و پیچیده. بسیاری از غذاهای سنتی، هم خاصیت دارویی دارند و هم انرژی‌بخش‌اند. مثلاً شله‌زرد با زعفران و دارچین، یا آبگوشت با نخود و گوشت گوسفندی. این غذاها نه‌فقط خوشمزه، بلکه سلامت‌محور هم بوده‌اند. سفره‌های ایرانی اغلب شامل اجزای جانبی هستند: ماست، ترشی، سبزی خوردن، دوغ، نان تازه. این اجزا باعث ایجاد توازن طعم و کمک به هضم غذا می‌شوند. در نهایت، غذاهای ایرانی فقط وعده‌های خوراکی نیستند؛ آن‌ها حامل فرهنگ، تاریخ، روابط انسانی و حتی احساسات‌اند. طعم زرشک‌پلو یا ته‌دیگ طلایی، تنها مزه نیست، بخشی از حافظه جمعی و عاطفی ماست.

قورمه‌سبزی

خورشت‌ها: قلب تپنده‌ی سفره‌های ایرانی

خورشت‌ها یکی از پایه‌های اصلی غذاهای ایرانی هستند و جایگاه آن‌ها در سفره‌ی خانواده‌های ایرانی، مثل قلبی است که طعم، رنگ و روح را به وعده غذایی می‌دمد. هر خورشت نماینده‌ی منطقه‌ای خاص از ایران است و معمولاً با مواد اولیه‌ی تازه، ادویه‌های معطر و زمان طولانی پخت آماده می‌شود. آن‌چه خورشت‌های ایرانی را خاص می‌کند، توجه به جزئیات، تعادل مزه‌ها، و احترام به سنت‌های قدیمی است. خورشت قورمه‌سبزی، سلطان بی‌رقیب سفره‌های ایرانی، ترکیبی دل‌نشین از سبزی‌های معطر سرخ‌شده، گوشت قرمز، لوبیا و لیمو عمانی است که عطر آن در خانه می‌پیچد و همه را دور سفره جمع می‌کند. قورمه‌سبزی فقط یک غذا نیست؛ بخشی از هویت جمعی ایرانی‌هاست و اغلب در مهمانی‌های خانوادگی یا حتی نذری‌ها پخته می‌شود. سبزی‌های مخصوص آن، که ترکیبی از تره، جعفری، گشنیز و شنبلیله‌اند، با دقت و صبر سرخ می‌شوند تا طعم واقعی این خورشت به‌دست بیاید. فسنجان، شاهکار دیگری از آشپزی ایرانی است. سسی تیره‌رنگ و غلیظ از گردوی ساییده و رب انار که با گوشت مرغ یا اردک ترکیب می‌شود. طعم فسنجان در مناطق مختلف متفاوت است؛ در شمال ایران ترش و غلیظ، در مرکز شیرین‌تر، و در بعضی جاها مایل به ملس. پخت فسنجان نیازمند صبر است؛ چرا که روغن‌انداختن گردو و قوام آمدن سس زمان‌بر است. این خورشت، به‌ویژه در شب یلدا، در بسیاری از خانه‌ها سرو می‌شود. خورشت قیمه یکی دیگر از غذاهای ریشه‌دار ایرانی است که در مناسبت‌های مذهبی مانند محرم و صفر اهمیت ویژه‌ای دارد. گوشت گوسفندی، لپه، رب گوجه، لیمو عمانی و سیب‌زمینی سرخ‌شده ترکیب اصلی آن را تشکیل می‌دهند. قیمه علاوه بر ظاهر زیبا و طلایی‌رنگش، دارای طعمی متعادل و دل‌چسب است. در بسیاری از نقاط ایران، این خورشت با نام‌های مختلف و اندکی تغییر در روش پخت رایج است. خورشت بادمجان، خورشت کرفس، خورشت آلو، خورشت هویج، و خورشت کنگر از دیگر خورشت‌هایی هستند که بسته به فصل، مواد در دسترس و ذائقه منطقه‌ای تهیه می‌شوند. مثلاً خورشت کنگر در فصل بهار و از گیاه کنگر کوهی تهیه می‌شود که طعمی تلخ و خوش‌عطر دارد. خورشت آلو با ترکیب آلو خشک، گوشت و ادویه‌جات، طعمی شیرین و خاص دارد که بسیاری آن را در سفره شب عید قرار می‌دهند. در خورشت‌های ایرانی، زمان پخت اهمیت زیادی دارد. بسیاری از آن‌ها باید ساعت‌ها روی حرارت کم بجوشند تا مواد به‌خوبی به خورد هم بروند و خورشت لعاب‌دار و خوش‌عطر شود. عجله در پخت، از کیفیت نهایی غذا می‌کاهد و طعم‌ها به‌درستی آزاد نمی‌شوند. نقش ادویه در خورشت‌ها نیز کلیدی است. زردچوبه، دارچین، فلفل، گلپر، هل، زیره و گاهی زعفران، بسته به نوع خورشت، به‌صورت ماهرانه‌ای استفاده می‌شوند. در هر خانه‌ای ممکن است روش پخت یا میزان ادویه کمی متفاوت باشد، ولی اصول کلی از نسل‌های گذشته حفظ شده و منتقل می‌شود. خورشت‌ها معمولاً با برنج ایرانی سرو می‌شوند. برنج باید به‌درستی دم کشیده، دانه‌دانه و سبک باشد تا خورشت به‌خوبی روی آن بنشیند. در کنار آن، ماست موسیر، سبزی خوردن، ترشی خانگی یا حتی سالاد شیرازی برای تکمیل طعم خورشت‌ها استفاده می‌شوند. بسیاری از خورشت‌ها، بسته به منطقه، با گوشت‌های مختلفی پخته می‌شوند. مثلاً در جنوب ایران، خورشت قیمه را با ماهی یا میگو درست می‌کنند. در برخی مناطق شمالی، خورشت فسنجان با گوشت اردک یا غاز سرو می‌شود. در شرق ایران، استفاده از زرشک و زعفران در برخی خورشت‌ها مرسوم است. خورشت‌های ایرانی معمولاً غذایی هستند که در میهمانی‌ها، عروسی‌ها، و مهمانی‌های خانوادگی سرو می‌شوند. دلیل آن هم این است که هم زمان‌بر هستند، هم مجلسی و باشکوه. سفره‌ای که خورشت قورمه‌سبزی، زرشک‌پلو با مرغ، یا قیمه نثار روی آن قرار دارد، نشانه احترام به مهمان است. خورشت در فرهنگ ایرانی، فقط یک غذا نیست؛ نشانه‌ای از عشق، حوصله، صبر، مهارت و سنت خانوادگی است. مادری که صبح زود برای پخت قورمه‌سبزی سبزی خرد می‌کند، یا مادربزرگی که فسنجان را روی شعله آرام می‌گذارد، هرکدام در حال زنده نگه‌داشتن بخشی از فرهنگ و تاریخ‌اند. هر خورشت، قصه‌ای دارد. قصه‌ای از طعم‌ها، از آداب، از مهمانی‌های قدیمی، از لحظه‌هایی که خانواده دور هم جمع می‌شدند، و از خاطراتی که با غذا زنده نگه داشته می‌شوند.

کباب کوبیده

کباب‌ها: هنر طبخ گوشت و جشن طعم‌ها

کباب، یکی از اصیل‌ترین و پرطرفدارترین غذاهای ایرانی است که نه‌تنها در داخل کشور بلکه در جهان نیز شناخته‌شده و تحسین‌برانگیز است. وقتی از آشپزی ایرانی صحبت می‌شود، کباب‌ها به‌عنوان نمادی از مهارت، ظرافت و ذوق آشپز مطرح می‌شوند. این غذا فقط یک وعده نیست، بلکه بخشی از فرهنگ، میهمان‌نوازی و حتی هویت ایرانی‌هاست. انواع کباب‌ها در مناطق مختلف کشور وجود دارد که هر کدام سبک پخت، نوع گوشت، ادویه و حتی روش سرو خاص خود را دارد. مشهورترین نوع کباب، بی‌شک کباب کوبیده است. ترکیبی از گوشت چرخ‌کرده، پیاز، نمک و فلفل که با تکنیک‌های خاص ورز داده شده و روی سیخ‌های فلزی کباب می‌شود. اگرچه مواد اولیه آن ساده‌اند، ولی میزان پیاز، روش گرفتن آب آن، و مهارت در ورز دادن گوشت تعیین‌کننده‌ی کیفیت نهایی هستند. کباب برگ، نوعی دیگر از کباب مجلسی و گران‌قیمت است که از راسته گوسفند یا گوساله تهیه می‌شود. گوشت به‌صورت نوارهای نازک برش خورده و با زعفران، روغن، ماست و گاهی آب‌لیمو مزه‌دار می‌شود. لطافت این کباب بستگی به کیفیت گوشت و زمان استراحت در مواد دارد. پخت یکنواخت و بدون سوختگی برگ، نشانه‌ی یک آشپز ماهر است. جوجه‌کباب، محبوب در مهمانی‌ها، پیک‌نیک‌ها و مراسم‌ خانوادگی، معمولاً با ران یا سینه مرغ تهیه می‌شود. طعم‌دهی آن با زعفران، لیمو، ماست، پیاز و نمک انجام می‌شود. بعضی‌ها به آن فلفل دلمه‌ای یا حتی زرشک اضافه می‌کنند تا طعمی تازه‌تر و متنوع‌تر ایجاد شود. جوجه‌کباب سبک‌تر از انواع گوشتی است و در کنار سبزی خوردن، گوجه کبابی و برنج زعفرانی به‌خوبی سرو می‌شود. چنجه یا کباب لقمه‌ای، معمولاً از تکه‌های گوشت گوسفند یا گوساله تهیه می‌شود. گوشت‌ها به‌صورت درشت برش خورده و در سس‌های مخصوص شامل پیاز، روغن زیتون، فلفل سیاه، زعفران و گاهی ماست خوابانده می‌شوند. مزه‌دار شدن چنجه به زمان نیاز دارد؛ معمولاً یک شب کامل در مواد می‌ماند تا گوشت ترد و خوش‌طعم شود. در برخی مناطق مانند آذربایجان، کباب‌ماهیچه یا بختیاری نیز محبوبیت خاصی دارند. کباب بختیاری ترکیبی از گوشت گوسفند و مرغ است که به‌صورت یکی درمیان روی سیخ قرار می‌گیرد و طعمی متعادل و دلپذیر دارد. در جنوب ایران، کباب ماهی یا میگو نیز بسیار رایج است که با ادویه‌های محلی تند و ترش طعم‌دار می‌شوند. پخت کباب، برخلاف آنچه شاید ساده به‌نظر برسد، نیازمند دقت بالا در مدیریت حرارت، زمان و تکنیک است. حرارت باید یکنواخت باشد؛ اگر آتش خیلی زیاد باشد، سطح گوشت می‌سوزد ولی مغزپخت نمی‌شود، و اگر کم باشد، کباب خشک و سفت خواهد شد. مهارت در برگرداندن سیخ‌ها، فاصله از ذغال، و استفاده از کره یا آب‌لیمو در زمان مناسب، کیفیت نهایی را مشخص می‌کند. کباب در فرهنگ ایرانی فقط یک غذا نیست؛ یک آیین است. در بسیاری از خانواده‌ها، پخت کباب به‌صورت گروهی انجام می‌شود. پدر خانواده زغال را آماده می‌کند، یکی گوشت را مزه‌دار می‌کند، و دیگری سیخ می‌گیرد. همه این‌ها تبدیل به یک خاطره‌سازی جمعی می‌شوند. در کنار کباب‌ها، چاشنی‌هایی مثل سماق، دوغ محلی، سالاد شیرازی، ماست موسیر و نان تازه استفاده می‌شوند. ترکیب این مزه‌ها، لذت غذا را دوچندان می‌کند. همچنین گوجه‌کبابی، پیاز حلقه‌شده و فلفل سبز همواره کنار ظرف کباب دیده می‌شود. کباب‌ها در رستوران‌های سنتی و مدرن به‌شکلی ویژه سرو می‌شوند. گاه با برنج کره‌ای، گاه با نان داغ تنوری، و در رستوران‌های محلی با ماست محلی و زیتون پرورده. در مراسم رسمی مثل عروسی یا جشن‌ها، کباب‌ها بخش اصلی منوی غذا هستند. جالب است بدانید برخی کباب‌ها در مناطق خاصی ابداع شده‌اند. مثلاً «کباب ترش» مخصوص شمال کشور است که با رب انار و گردو مزه‌دار می‌شود. یا «کباب لاری» که از منطقه لار فارس آمده و با سیر، ماست و ادویه‌های گرم آماده می‌شود. این تنوع نشانه‌ای از گستردگی جغرافیایی و فرهنگی آشپزی ایرانی است. با اینکه امروزه روش‌های پخت مدرن مانند فر یا تابه نیز برای کباب استفاده می‌شود، اما طعم اصیل کباب زغالی همچنان بی‌رقیب است. عطری که ذغال به گوشت می‌دهد، بخشی از شخصیت این غذاست. کباب ایرانی یک غذای جهانی است. بسیاری از گردشگران خارجی در سفر به ایران، طعم کباب‌ها را یکی از به‌یادماندنی‌ترین تجربه‌های خود می‌دانند. این غذا علاوه بر طعم عالی، نشانه‌ای از مهمان‌نوازی و فرهنگ‌دوستی ایرانی‌هاست.

املت ایرانی

نان و خوراک‌های جانبی: پایه و تکمیل‌کننده سفره ایرانی

نان در فرهنگ غذایی ایرانی، نه‌فقط یک خوراک ساده، بلکه نمادی از برکت، زندگی و احترام است. اصطلاحاتی مثل «نان کسی را خوردن»، «نمک‌گیر شدن» یا «نان حلال» نشان می‌دهند که نان در باور مردم ایران، ارزش و قداست خاصی دارد. در گذشته و حتی امروز، پخت نان در خانه‌ها، به‌ویژه در روستاها، آیینی روزمره و معنوی بوده است. انواع نان‌های سنتی ایرانی، هر کدام نماینده‌ی یک منطقه و سبک زندگی خاص هستند. نان سنگک با بافت نرم، کنجدپاش و پخت روی سنگ‌ریزه‌ها، یکی از محبوب‌ترین نان‌هاست که معمولاً با پنیر، سبزی یا خورشت‌های آب‌دار مصرف می‌شود. نان بربری با ضخامت و طعم خاصش، گزینه‌ی مناسبی برای صبحانه یا کنار کباب‌هاست. نان لواش و تافتون نیز، با بافت نازک و سبک خود، در بسیاری از خانه‌ها برای وعده‌های سریع‌تر کاربرد دارند. نان فقط برای خوردن نیست؛ در گذشته اگر تکه نانی روی زمین می‌افتاد، مردم آن را می‌بوسیدند و کنار می‌گذاشتند. این احترام به نان، نشان‌دهنده‌ی اهمیت آن در زندگی روزمره است. هنوز هم در سفره‌های ایرانی، نان همیشه حاضر است، چه در کنار خوراک‌های ساده و چه در کنار غذاهای مفصل. اما نان تنها بخش جانبی سفره نیست؛ خوراک‌های ساده و جانبی نیز همیشه در کنار غذاهای اصلی حضور دارند. خوراک‌هایی مانند کشک‌بادمجان، میرزا قاسمی، کوکو سبزی، کوکو سیب‌زمینی، حلیم بادمجان، اشکنه، املت، عدسی و ده‌ها مورد دیگر، هم به‌عنوان غذای کامل مصرف می‌شوند، هم در کنار نان به‌عنوان پیش‌غذا یا وعده‌ی سبک‌تر استفاده می‌شوند. کشک‌بادمجان، ترکیبی از بادمجان سرخ‌شده، پیاز داغ، نعناع خشک و کشک است که طعمی بی‌نظیر و بافتی دل‌پذیر دارد. این غذا به‌خصوص در مناطق مرکزی ایران محبوب است. میرزا قاسمی از شمال کشور می‌آید و با بادمجان کبابی، تخم‌مرغ و سیر تهیه می‌شود. این خوراک‌ها با نان سنگک یا بربری سرو می‌شوند و از جمله غذاهایی‌اند که ساده، اما فوق‌العاده پرطرفدارند. ماست، یکی از پرمصرف‌ترین و سالم‌ترین اجزای سفره ایرانی است. ماست موسیر، ماست خیار و ماست ساده، هم کنار غذا مصرف می‌شوند، هم در برخی مناطق به‌عنوان خنک‌کننده‌ی بدن شناخته می‌شوند. ماست موسیر، به‌ویژه در کنار کباب یا غذاهای چرب، نقش مهمی در تعادل مزه‌ها دارد. انواع ترشی‌های خانگی، مانند ترشی لیته، ترشی بادمجان، ترشی هفت‌بیجار، سیر ترشی، و شورهای مختلف از خیار، هویج، گل‌کلم و کلم قرمز، در کنار بیشتر غذاها سرو می‌شوند. این ترشی‌ها فقط یک چاشنی نیستند؛ بخشی از هویت غذایی‌اند. در بسیاری از خانه‌ها، پخت ترشی در فصل پاییز یک رسم سالیانه است. سبزی‌خوردن شامل نعناع، ریحان، تره، تربچه، شاهی و جعفری همواره با غذاهایی مثل کباب، خورشت، آبگوشت و حتی صبحانه سرو می‌شود. سبزی خوردن طراوت خاصی به سفره می‌دهد و نشان از سبک زندگی سالم دارد. به‌ویژه در تابستان، همراهی نان، پنیر، گردو و سبزی‌خوردن تبدیل به یکی از دوست‌داشتنی‌ترین وعده‌های ایرانی شده. سالاد شیرازی یکی دیگر از همراهان همیشگی سفره ایرانی است. ترکیبی از خیار، گوجه‌فرنگی، پیاز و آب‌لیمو یا آبغوره که به‌عنوان پیش‌غذا یا کنار غذای اصلی سرو می‌شود. این سالاد سبک و طراوت‌بخش، طعمی خاص به وعده‌های غذایی می‌بخشد. در بسیاری از خانواده‌ها، نان همراه با تخم‌مرغ نیمرو، آب‌دوغ‌خیار، یا حتی کره و شیره انگور به‌عنوان شام یا صبحانه مصرف می‌شود. نان و خوراک‌های جانبی، باعث می‌شوند سفره‌ی ایرانی همیشه متنوع، کامل و سالم باشد. خوراک‌های جانبی ایرانی، اغلب گیاهی و سالم‌اند و ارزش غذایی بالایی دارند. بسیاری از آن‌ها بر پایه‌ی بادمجان، لوبیا، عدس، سبزیجات، تخم‌مرغ و لبنیات تهیه می‌شوند. همین ویژگی باعث شده که در سال‌های اخیر، این غذاها برای گیاه‌خواران هم جذاب باشند. همچنین، فرهنگ "سفره‌ی سبک شبانه" یا وعده‌های ساده و سبک مثل املت، ماست، نان، سوپ، آش یا آب‌دوغ‌خیار در میان ایرانیان رواج زیادی دارد. این وعده‌ها ساده، زود آماده، و مناسب سبک زندگی سالم‌اند. نان در فرهنگ ایرانی حتی به‌عنوان هدیه هم داده می‌شود. در برخی مناطق روستایی، وقتی برای همسایه غذایی می‌برند، نان تازه تنوری را هم کنارش می‌گذارند. این حرکت، نشانه‌ی احترام، محبت و مشارکت اجتماعی است. به‌طور کلی، نان و خوراک‌های جانبی، جزو لاینفک سفره ایرانی‌اند. آن‌ها به غذا معنا می‌دهند، به طعم تعادل می‌بخشند، و به زندگی حس زیبایی و آرامش اضافه می‌کنند. حتی در شلوغ‌ترین روزها، خوردن یک تکه نان داغ با پنیر محلی یا ماست موسیر، طعمی از خانه و آرامش را با خود دارد.